تحلیل تطبیقی روانشناسی شخصیت ازدیدگاه فروید و آموزه‌های نهج البلاغه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشگاه علامه طباطبایی(ره)

چکیده

در روان­شناسی، شناخت شخصیت و اجزای آن نقش بنیادینی در درمان اختلالات روان­شناختی دارد. نظریه روانکاوی فروید تمام جنبه­های مختلف شخصیت را از زمان پیدایش تا درمان اختلالات شخصیت شامل می­شود. به باور فروید، روان انسان از ساحت­های سه­گانه نهاد، من و فرامن تشکیل شده است که هر سه ساحت از نوع ذهنی هستند. وی همچنین سه حالت به نام­های خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه برای روان انسان در نظر گرفته که از میان آن­ها، ناخودآگاه بیش­ترین تأثیر را در رفتارهای انسان دارد. همچنین نظریه فروید در تبیین ماهیت و ارکان روان انسان از منظر آیات قرآن، روایات و به ­ویژه نهج­البلاغه، مخدوش است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی به مطالعه تطبیقی شخصیت­شناسی از دیدگاه نهج­البلاغه و روانکاوی فروید پرداخته است؛ سعی دارد با استفاده از منابع روان‌شناختی و آرای امیرالمؤمنین (ع) مفهوم روح و نفس را در نهج­البلاغه و جایگاه آن­ها در روان­شناسی شخصیت بررسی نماید. یافته­های پژوهش نشان داده­اند که مهم­ترین تشابه دو دیدگاه، رشد و پیشرفت معیارها و رفتار اخلاقی و تفاوت­ها این است که نگرش نظریه روان­شناسی، انسان­محور ومحدود به نفس اماره آدمی است و تنها به بهزیستی فردی و اجتماعی توجه می­کند، در حالی که نگرش امام علی (ع) در نهج­البلاغه، علاوه بر توجه به ابعاد انسانی، خدامحور است وبا روش­های مؤثرتری همچون توجه به ابعاد عمیق روح انسانی به تعالی روح و ارتباط با خدا توجه می­کند و به طور معناداری باعث کاهش نشانه­های آسیب های روانی همچون اضطراب و اختلال در عملکرد اجتماعی و فردی دربین اقشار عمومی جامعه شده است.

کلیدواژه‌ها